وبلاگ عزیزم از اینکه مزاحم شما شدم معذرت می خواهم. می دانم که این مسایل خانوادگی به شما مربوط نمی شود ولی خودتان که در جریان هستید، چاره ای نداشتم. زیرا مخاطب من یک نفر خر دو پا است که تنها یاد گرفته از پاهایش استفاده کند و با سرعت هرچه بیشتر راه برود تا از خانه و خانواده دور شود. البته بابت دو پا بودنش بسیار خداوند را شاکرم. تصور اینکه با داشتن چهار پا سرعتش دو برابر می شد عذابم می دهد. این شخص از تکنولوژی بیزار است و تلفن همراهش را که با دعوا و آبرو ریزی راضی شد بخرد همیشه روی اُپن آشپزخانه جا می گذارد و زمان هایی که با همسرش از خانه خارج می شود به طرز ماهرانه ای موبایل او را هم در خانه جا می گذارد و همیشه هم حاشا می کند این کارش عمدی بوده. ایمیل؟ کور خوانده ای. نخیر، به هیچ وجه.
مصیبت عظما زمانی است که نامبرده قصد سفر می کند. ایشان وقتی به سفر می روند عادت ندارند که در طول سفر بستگان و وابستگان را از حال خویش آگاه کنند. نباید منتظر باشید تا با موبایتان تماس بگیرد زیرا کارت تلفن نمی خرد و با آن دو پایی که در بالا ذکر کردم با پشتکار مخصوص به خودش آنقدر می گردد تا تلفن سکه ای پیدا کند و از آنجایی که تلفن خانه ی ما جز در مواقعی که خواب هستیم اشغال است و مشترک مورد نظر با وجود تلاش تحسین برانگیزش موفق به برقراری ارتباط نمیشود شما باید همچنان در حالت نگرانی به سر ببرید و آنقدر نگران بمانید و استرس بگیرید تا معده اتان بسوزد و آنقدر بسوزد تا بمیرید.
خواهر عزیزم! خواهش می کنم هر چه سریعتر قبل از اینکه دچار حالت سطر بالا شوم از حالت قمیشی زدگی خارج شوید و برای تنوع هم که شده دو سه روزی پیدایتان شود تا ببینید ما چه حالی داریم.
از شما دوستان عزیز هم خواهشمندم بر سر سفره های افطارتان دعا کنید خواهر کوچک من به طور معجزه آسایی به کافی نتی در نزدیکی محل اقامتش مراجعه کند و این صفحه را مطالعه نماید و اگر این چنین نشد دعا می کنم هر چه زودتر خبر مرگش به دستمان برسد تا قومی به آسایش برسند.
آمین.
.